ابهام در صادرات دام زنده

تنها راه خروج از این ابهام کنترل ارگونومیکی بازار گوشت و دام زنده سا

حمزه ناصری

گزارش اختصاصی امنیت کشاورزی ایران اکا

آیا صادرات دام موقف شده ؟
قیمت گوشت همچنان شتاب صعودی دارد

قیمت گوشت در حالی روند صعودی خود را حفظ کرده که هم باعث نگرانی مردم و جامعه شده و هم تولیدکنندگان همچنان معترض عدم توازن هزینه و سود هستند .
به گزارش امنیت کشاورزی ایران ( اکا ) قیمت گوشت قرمز با همان شیب ملایم در حال افزایشی شدن در اکثر مراکز عرضه ست .
در برخی از نقاط تهران تا ۱۷ هزار تومان هم گران تر شدن گوشت قرمز گزارش شده . برخی از فروشندگان گوشت و قصابان علت این مسئله را در صادرات دام میدانند .
دامداران اما معتقدند که نرخ صعودی ارتباطی با صادرات ندارد چراکه متوقف شده است . از آنجایی که هر دو گروه مستقیما ذینفع این کالا هستند طبیعی ست که علت شناسی دقیقی را ارائه نکنند . از طرفی عدم شفافیت دولت در مسئله صادر شدن یا نشدن دام در شکل گرفتن ابهام ها و بلاتکلیفی ها دامن زده . تشکل های مربوطه هم که تعدادشان کم نیست تلاش میکنند ماهی خود را از این آشفتگی و ابهام صید کنند .
پس نگرانی مردم در این مورد بی دلیل نیست چراکه میتواند شکل جدی تر به خود گرفته و غیر قابل مهار شود .

سوال :
جواب :
ببینید برای مشخص کردن دقیق مسئله نباید از آخر به اول حرکت کنیم بلکه از همون نقطه شکل گیری باید شروع کنیم به تحلیل و باز کردن گره .
که بنده اسمش رو گذاشتم مدل ارگونومی .
اولین مسئله ای که باید مشخص بشه اینه که ببینیم کالایی مثل گوشت چند ضلع موثر داره و هرکدوم چقدر سود یا زیان دارن در صادر شدن یا نشدن دام . شش ضلع موثر و اصلی وجود داره :
تولید کننده یعنی دامدار ، وارد کننده گوشت ، صادر کننده دام زنده ، دولت ، مردم که مصرف کننده هستن و بالاخره تشکل ها .
قطعا سود و زیان این ۶ ضلع در رابطه با گوشت یکسان نیست و همچنین قدرت اعمال اثر اینا هم برابر نیست .
حالا ببینیم چه پارامتر هایی باعث بیشتر شدن نابرابری ها و اختلاف سهم ها میشه.
یک اینکه واردات گوشت ممنوعیت نداره و تقریبا محدودیتش هم بسیار شکننده ست به دلیل عدم نگاه تخصصی و درست بهش در زمان قانون گذاری. دوم اینکه هیچ پروتکل مشخصی تدوین نشده باوجود نص صریح قانون در رابطه با صادرات دام و قانون شورای قیمت گذاری اما ۱۱ ماه گذشته ولی هیچکس نمیدونه که مکانیسم صادرات دام چیه . اگه این پروتکل وجود داشت میشد به راحتی مسئله رو مشخص کرد .
سوم همون واریانس شدید سود و زیان بین اضلاع هست . وارد کننده گوشت تمام منفعتش در وارد کردنه اما دامدار منفعتش در صادرات مطلق دام و عدم واردات مطلق . چهارم وضعیت کنونی اقتصاد و جیب دولت آقای رئیسی که امکان انعطاف رو ازش گرفته . خزانه ی خالی و بودجه ی عمومی بسیار سنگین باعث شده که دولت هم گوشت رو به عنوان کالای پول ساز نگاه کنه و دامدار رو هم به چشم فرزندخوانده ی زیادخور . پس توی این دعوا دولت خیلی رمانتیک میره به سمت نامرئی شدن در اثرگذاری . چرا نامرئی میشه؟ چون گوشت و دام زنده دائم در حال تعویض سود و زیان هستن .
اینو من همینجا باید عرض کنم که خیلی از مردم فکر میکنن دولت چون تخصص لازمه رو در مدیریت نداره لذا دچار گیجی و سردرگمی شده و نمیتونه ساماندهی کنه جریان رو . در صورتی که اینطور نیست و دولت بسیار زیرکانه و هوشمندانه تر از اون چیزی که مردم بتونن متوجه بشن داره از این دریای گل آلود نهنگ خودش رو صید میکنه بدون هیچ اثری .
پنجمین علت هم اینه که تا حالا همه ی اون اضلاع دور یک میز ننشستن تا باهم به حل مسئله فکر کنن . در این حالت میشه با تسهیم مناسب و یا تغییر الگوی سود به یک تفاهم خیلی عالی و بدون نقص رسید.
مثلا اینکه وارد کننده به جای منتفع شدن از واردات گوشت یک امتیاز جایگزین در همون سطح بهش بدیم . بیاد صادرات گوشت انجام بده . ممکنه مثل همیشه دولت با شانتاژ رسانه و جعل خبر مردم رو همراه خودش کنه در اعتراض که همونجا با اعداد و ارقام و آمار ثابت میکنیم که اصلا جای نگرانی نیست چون مازاد دام میاد خلائ رو پر میکنه .